محل تبلیغات شما



عبدالملك بن مروان بن حكم، پنجمين خليفه اموی و دومين حاكم تيره مروانی است كه در ماه مبارك رمضان سال ۶۵ قمری پس از هلاكت پدرش مروان بن حكم، در شام به خلافت رسيد. پيش از خلافت پيوسته ملازم مسجد بود و بسیار قرآن تلاوت می‌کرد و بدين جهت او را "حمامة المسجد" می‌گفتند. اما هنگامی كه به خلافت رسيد، قرآن را بست و گفت: سلام عليك؛ هذا فراق بينی و بينك! خداحافظ؛ این آغاز جدایی بین من و توست!
وقایع الایام، شیخ عباس قمی، صفحه ۷۳، برداشت آزاد [اینجا]
من‌ كه ‌به‌ بوی‌ شبدری‌ در چمن ‌هوس ‌شدم
وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِى دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجاً (نصر ۲)
این سوره مربوط به زمان فتح مكه در سال هشتم هجرى است كه گروهى از مردم به خاطر حقانیّت اسلام، ایمان آوردند و بعضى از ترس به اسلام تظاهر كردند، نظیر ابوسفیان!
روایت است، هنگامى كه حضرت مهدى‏ علیه السلام ظهور كنند، مردم دنیا فوج فوج به او ایمان مى‌‏آورند.
اگر نجات نباشد هدایتگری چه می‌شود؟
تفرقه‌ها بیش از این‌که بر سر حقیقت باشد، جنگی بر سر افسانه‌هاست. یعنی دور شدن از حقیقت، تفرقه را پدید می‌آورد وگرنه آن‌ها که طالب حقیقت هستند، بهره‌ای از هدایت خواهند یافت و هدایت الهی همین‌طور پاره‌پاره به مردم می‌رسد. حقیقت محض و مطلق و کامل در چنگ هیچ گروهی نیست؛ گرچه همه‌ی ما بپنداریم که حق محضیم و از این پندار مسرور باشیم.
به تعبیر مولوی:
هین در کش عنان مستور به/هر کس از پندار خود مسرور به
سال‌ها فکر می‌کردم رمز موفقّیت انسان دو چیز است: دانایی و توانایی؛ چون دانای ناتوان، توان انجام کاری ندارد و توانای نادان، همان احمقی است که قصّه‌اش را تحت عنوان خاله خرسه خوانده‌ایم.
اما امروز به یاد آوردم که فردوسی گفته است:
توانا بود هر که دانا بود
بنابراین دانایی رمز موفقّیت است.
اگر نادان به وحشت سخت گوید
ای برادر تو همان اندیشه‌ای
خداوند در بین کرات به کرۀ زمین محبّت بیشتری داشت و از همه بهتر بود، چون پیامبران را فرستاد.
در کرۀ زمین هم بهترین جایش ایران خودمان است.
در بین بزرگان هم بهترینشان پیغمبر خودمان هست.
در بین امت پیامبر بهترینشان ماها هستیم.
در بین ماها بهترینشان کاخکی گناباد هستند.
بهترین گنابادی‌ها همین کاخکی‌ها هستند.
بهترین کاخکی‌ها اهل منزل من هستند.
بهترین اهل منزل من هم خود من هستم. [اینجا]
ملامتیان
حضرت بندگان
انتقاد به سیوطی
آدم خوب
لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ (بقرة ۲۸۶)
بدیدم عابدی در کوهساری
مبارزه با نفس کار خواص است
طاقت و حسرت
مرحوم علامه طباطبایی می‌فرمایند علت انتقاد صاحب جواهر به میرداماد ذوفن بودن صاحب جواهر و ذوفنون بودن میرداماداست. غَلَبتُ كلَّ ذي فُنونٍ وَ غَلَبَني ذُوفَنّ وٰاحِد مجموعه رسائل علامه طباطبایی، جلد ۳، صفحه ۲۹، برداشت آزاد اینجا تمرکز شیخ بهایی
وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اَللّٰهُ وَ اَللّٰهُ خَيْرُ اَلْمٰاكِرِينَ ( آل عمران ۵۴ ) منظور از مكر كنندگان بنى اسرائيل هستند كه عليه عيسى (ع) توطئه كردند، توطئه‌اى كه جمله فَلَمّٰا أَحَسَّ عِيسىٰ مِنْهُمُ اَلْكُفْرَ به آن اشاره دارد و ما در ذيل آیۀ وَ مٰا يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ اَلْفٰاسِقِينَ، در معناى مكرى كه به خدا نسبت داده شده بحث كرديم. ترجمه تفسير الميزان، محمد حسین طباطبایی ، جلد۳، صفحه ۳۲۳، برداشت آزاد اینجا
چشم تو خواب می‌رود یا که تو ناز می‌کنی نی به خدا که از دغل چشم فراز می‌کنی چشم ببسته‌ای که تا خواب کنی حریف را چونک بخفت بر زرش دست دراز می‌کنی. عاشق بی‌گناه را بهر ثواب می‌کشی بر سر گور کشتگان بانگ نماز می‌کنی مولوی کید پلورالیزم فرهنگی شهید یهود
در روایت واقدی آمده است که ابوذر به عثمان گفت: من شنیدم رسول خدا (ص) فرمود: چون فرزندان ابو العاص به سی مرد رسند، مال خدا را مایۀ غلبه و ثروتمندی خود می‌گردانند و بندگان او را بردگان و دین او را مایۀ تبهکاری قرار میدهند. عثمان از حاضران پرسید: آیا شما هم این را از رسول(ص) شنیده‌اید؟ گفتند: نه؛ عثمان گفت وای بر تو ابوذر بر پیامبر دروغ می‌بندی؟ ابوذر گفت: آیا نمی‌دانید من راست می‌گویم؟ گفتند: نه بخدا نمی‌دانیم؛ عثمان گفت: علی را برای من بخوانید چون بیامد
دلا دیشب چه می‌کردی تو در کوی حبیب من/الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من خیال خود به شبگردی به زلفش دیدم و گفتم/رقیب من چه می‌خواهی تو از جان حبیب من نهیبی می‌زدم با دل که زلفت را نلرزاند/ندانستم که زلفت هم بلرزد با نهیب من خوشم من با تب عشقت طبیب آمد جوابش کن/حبیبم چشم بیمار تو بس باشد طبیب من من از صبر و شکیبم شهریارا شهرۀ آفاق/همه آفاق هم حیران در این صبر و شکیب من شهریار

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

physic_nikonjad آماتور